پنج شنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳
گیاهی ترین AnzanDigital فروشگاه
خانه / مناسبت ها / غدیر / ماجرای غدیر / فراخوان مولا برای شهادت بر «ماجرای غدیر»

فراخوان مولا برای شهادت بر «ماجرای غدیر»

عید سعید غدیر که مهمترین عید ویژه ما شیعیان است، یادآور ماجرای منصوب شدن امیرالمۆمنین علیه السلام توسط پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله می‌باشد. چقدر خوب است که شیعیان در این ایام مبارک علاوه بر برگزاری جشن و شادمانی، مقداری هم درباره این حادثه بزرگ تاریخی مطالعه و تحقیق داشته باشند.

 
حادثه ای انکارناپذیر

ماجرای غدیر خم از جمله حوادث مهم تاریخ اسلام است که خوشبختانه بگونه‌ای نقل و روایت شده که جای تردید و شک در مورد اصل آن وجود ندارد. بنا بر جستجویی که مرحوم آیت الله امینی در کتاب شریف « الغدیر» انجام داده، در منابع اهل سنت موضوع غدیر را،  صد و ده نفر از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله [۱]، هشتاد و چهار نفر از تابعین[۲]، پنجاه و شش نفر از علمای قرن دوم[۳]، بیش از نود نفر از علمای قرن سوم[۴]، چهل و دو نفر از علمای قرن چهارم[۵]، بیست و چهار نفر از علمای قرن پنجم[۶]، بیست نفر از علمای قرن ششم[۷]، بیست و یک نفر از علمای قرن هفتم[۸]، هجده نفر از علمای قرن هشتم[۹]، شانزده نفر از علمای قرن نهم[۱۰]،چهارده نفر از علمای قرن دهم[۱۱]، دوازده نفر از علمای قرن یازدهم[۱۲]، سیزده نفر از علمای قرن دوازدهم[۱۳]، دوازده نفر از علمای قرن سیزدهم [۱۴] و نوزده نفر از علمای قرن چهاردهم[۱۵] آن را نقل کرده‌اند. روشن است که با توجه به امکانات جستجویی جدید، این آمار افزایش می یابد.

همچنین اگر منابع شیعه هم در این بحث گردآوری شود، فهرست کاملی از محدثین و علمای اسلام در اختیار پژوهشگران قرار خواهد گرفت. به هر حال جایی برای تردید در این موضوع وجود ندارد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آخرین حج خود که در سال دهم هجری انجام گرفت، مولا امیرالمۆمنین علیه السلام را به عنوان جانشینی خود منصوب نمودند.

آنچه جالب است مواردی است که خود امیرالمۆمنین علیه السلام برای اثبات حقانیت خود در مسئله خلافت، به ماجرای غدیر استناد کرده‌اند.

 
مناشدات تاریخی

در زبان عربی واژه‌ای داریم با عنوان «مناشده» که جمع آن مناشدات است و به معنای فراخوان و درخواست می‌باشد. مناشدات امیرالمۆمنین علیه السلام قضایایی است که امام در موارد مختلف از  صحابه‌ای  که در محضرشان بودند و شاهدان عینی ماجرای غدیر بودند، درخواست کردند که به این موضوع شهادت دهند.
چند موردی را که تاریخ در این زمینه برای ما نقل کرده عبارتند از:

(۱)در شورایی که خلیفه دوم برای تعیین جانشین تشکیل داده بود.[۱۶]

(۲) در ایام خلافت عثمان بن عفان.[۱۷]

(۳) در زمان خلافت خود امام در منطقه «رحبه» در کوفه، سال ۳۵ هجری.[۱۸]که گزارش آن در این نوشتار تقدیم می‌گردد.

(۴) در جنگ جمل، سال۳۶ هجری.[۱۹]

(۵) در کوفه و در ملاقات با کاروانی در سال۳۶-۳۷ هجری.[۲۰]

در میان این پنج نقل تاریخی، مورد سوم از همه مهمتر می‌باشد و مفصل‌تر نقل شده است.

 
آنانکه ماجرا را دیدند بگویند

آورده‌اند که هنگامی که امام علی علیه السلام مطلع شدند برخی از مردم ایشان را متهم کردند که در مورد حق خود در موضوع خلافت، خلاف واقع می‌گویند، امام در میان گروهی از مردم حاضر شد و درخواست کرد تا همه کسانی که شاهد ماجرای غدیر بودند به پاخیزند و شهادت دهند. چند نفر از صحابه و تابعین به نقل این مطلب پرداخته‌اند.

ما در اینجا گزارش سبط ابن جوزی( متوفی۶۵۴ هجری) را از تذکره الخواص نقل می‌کنیم:

«قال احمد بن حنبل فی المسند: حدثنا ابن نمیر حدثنا عبدالملک بن ابی عبدالرحیم الکندی عن زاذان قال: سمعت علی بن ابی طالب – علیه السلام – یقول فی الرحبه و هو ینشد الناس، یقول: انشد الله رجلا سمع رسول الله صلی الله علیه و آله یقول فی یوم غدیر خم، من کنت مولاه فعلی مولاه؛ فقام ثلاثه عشر رجلا من الصحابه فشهدوا انهم سمعوا رسول الله صلی الله علیه و آله یقول ذلک. و اخرجه الترمذی ایضا فی کتاب السنن و قال: حدیث حسن و زاد فیه: اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و ادر الحق معه کیفما دار و حیث دار…. و فی روایه لما انشد علی الناس فی الرحبه قام خلق کثیر فشهدوا له بذلک و فی لفظ: فقام ثلاثون رجلا فشهدوا.»[۲۱]
امامت

امام احمد بن حنبل در کتاب مسند به سند خود روایت کرده از فردی به نام زاذان که می‌گوید از علی بن ابی طالب – علیه السلام – در رحبه کوفه شنیدم که از مردم در خواست کرد که هر کس از پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم این حدیث را شنیده، برخیزد و شهادت دهد. سیزده مرد برخواستند و شهادت دادند که از پیامبر صلی الله علیه و آله این جمله را شنیدند. ترمذی هم این داستان را نقل کرده و گفته است که سند آن حسن می‌باشد. در نقل ترمذی این قسمت اضافه هم وجود دارد: خدایا هر که علی را دوست دارد دوست بدار و هر که علی را دشمن داشت، دشمنش بدار و حق را با او هرگونه و هر جا رفت، همراه دار… در نقل دیگری آمده که پس از درخواست امام در رحبه، جمعیت زیادی برخواست و شهادت داد. در نقل دیگر آمده که سی نفر برخواستند و شهادت دادند.

مرحوم آقای امینی نام بیست و چهار نفر از افرادی را که برخاستند و شهادت دادند، از میان مجموع گزارشات مربوط به این قضیه استخراج کرده است که عبارتند از:

ابوزینب بن عوف الانصاری، ابوعمره بن عمرو بن محصن الانصاری، ابوفضاله الانصاری، ابوقدامه الانصاری، ابولیلی الانصاری، ابوهریره، ابوالهیثم بن التیهان، ثابت بن ودیعه الانصاری الخزرجی، حبشی بن جناده السلولی، ابوایوب الانصاری، خزیمه بن ثابت الانصاری ذوالشهادتین، ابوشریح خویلد بن عمرو الخزاعی، زید – یا یزید- بن شراحیل الاوسی، ابوسعید سعد بن مالک الخدری الانصاری، ابوالعباس سهل بن سعد الانصاری، عامر بن لیلی الغفاری، عبدالرحمن بن عبد رب الانصاری، عبدالله بن ثابت الانصاری، عبید بن عازب الانصاری، ابوطریف عدی بن حاتم، عقبه بن عامر الجهنی، ناجیه بن عمرو الخزاعی و نعمان بن عجلان الانصاری.[۲۲]

سوال مهمی که در اینجا مطرح است اینست که در مورد تعداد شهود در این نقلها اختلاف وجود دارد. مرحوم امینی پاسخ می‌دهد که شاید علت آن این باشد که هر راوی تعدادی را که دیده و متوجه شهادتشان شده ذکر نموده است و بنابراین تعدادی که ذکر می‌کند، منافاتی با تعدادی که دیگری نقل کرده ندارد[۲۳]. اما شاید پاسخ برخی از محققان بهتر و قانع کننده‌تر باشد که معتقدند از مجموع گزارشات این داستان استفاده می‌شود که امام در چند نوبت این فراخوان را اعلام کرده‌اند و در هر نوبت تعدادی برای ادای شهادت برخواسته‌اند.[۲۴]

نفرین مولا

مطلب دیگری که در ذیل این قضیه آمده و منابع متعددی به آن پرداخته‌اند موضوع نفرین امام درباره کسانی است که با وجود حضورشان در صحنه غدیر، حاضر به ادای شهادت نشدند. بلاذری (متوفی۲۷۹) در انساب الاشراف می‌نویسد: «علی – علیه السلام – بر روی منبر درخواست کرد که هر کس از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده که در غدیر خم فرمود «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» برخیزد و شهادت دهد. پایین منبر انس بن مالک و براء بن عازب و جریر بن عبدالله بجلی بودند. علی – علیه السلام – دوباره درخواست خود را تکرار کرد اما آنها پاسخی ندادند. امام علی – علیه السلام – نفرین کرد و گفت: خدایا هر کس که این  قضیه را می‌دانست ولی کتمان شهادت کرد[۲۵] برای او قبل از مرگ یک علامت مشخصی که آشکار باشد قرار ده [تا به یادبود این حق کشی در میان مردم رسوا شود.]»

ناقل مطلب می‌گوید: انس دچار پیسی شد و براء نابینا و جریر پس از هجرت دوباره اعرابی شد.[۲۶] در مسند احمد هم آمده که سه نفر شهادت ندادند و امام علی علیه السلام آنان را نفرین کرد و نفرینش به اجابت رسید.[۲۷] اما نامی از سه نفر نمی برد و توضیحی درباره نفرین امام ارائه نمی کند.

این مطلب درباره انس مشهور است و مصادر متعددی به آن اشاره کرده‌اند[۲۸]- هر چند برخی منابع هم ترجیح داده‌اند سکوت کنند!- اما در مورد براء و جریر جای بررسی بیشتر وجود دارد.[۲۹]

امیدواریم که خدای متعال همه ما را از شیعیان واقعی امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام قرار دهد و به ما توفیق پیروی خالصانه از مکتبشان را مرحمت فرماید.

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمۆمنین علیه السلام.

 

پی نوشت:

[۱] – الغدیر۱/۱۴۴ چاپ موسسه دائره المعارف الفقه الاسلامی

[۲] -الغدیر۱/۱۶۶

[۳] – همان۱/۱۸۵

[۴] – همان۱/۲۲۰

[۵] – همان۱/۲۳۵

[۶] – همان۱/۲۴۶

[۷] – همان۱/۲۵۵

[۸] – همان۱/۲۶۵

[۹] – همان۱/۲۷۴

[۱۰] – همان۱/۲۸۲

[۱۱] – همان۱/۲۸۸

[۱۲] – همان۱/۲۹۴

[۱۳] – همان۱/۳۰۰

[۱۴] – همان۱/۳۰۵

[۱۵] – همان۱/۳۱۰

[۱۶] – الغدیر۱/۳۲۷

[۱۷] – همان۱/۳۳۴

[۱۸] – همان۱/۳۳۹

[۱۹] – همان ۱/۳۷۸

[۲۰] – همان۱/۳۸۱

[۲۱] – تذکره الخواص/۵۵٫ابن جوزی در ادامه به نقل از امام احمد بن حنبل ماجرای غدیر را نقل و مطالبی پیرامون آن ارائه می‌نماید. و نیز بنگرید به : تاریخ الخلفاء سیوطی/۱۳۲

[۲۲] – الغدیر۱/۳۷۶

[۲۳] – همان۱/۳۷۸

[۲۴] – الغدیر۱/۳۷۸ حاشیه سید عبدالعزیز طباطبایی.

[۲۵] – قرآن در باره کتمان شهادت می‌فرماید: و لا تکتموا الشهاده و من یکتمها فانه آثم قلبه: و شهادت را کتمان نسازید و هرکه شهادت را کتمان کند قلبش گنهکار است. سوره مبارکه بقره/۲۸۳

[۲۶] – انساب الاشراف۲/۱۵۶ح۱۶۹٫ یکی از گناهان کبیره در اسلام تعرب بعد هجرت است. یعنی اگر کسی از جایی که فرهنگ اسلامی ندارد به سرزمین اسلامی بیاید، حرام است که مجددا به مکان غیر اسلامی بازگردد. توضیح بیشتر آن را در کتب فقهی جستجو نمایید.

[۲۷] – مسند احمد۱/۱۱۹ رقم۹۶۴

[۲۸] – الغدیر۱/۳۹۰و ۳۹۲ پاورقی

[۲۹] – چرا که براء از جمله افرادی است که در جمل و صفین و نهروان در رکاب امیرالمۆمنین علیه السلام بوده است: الاستیعاب۱/۱۰۰ و ممکن است گفته شود که چنین فردی بعید است جزء کتمان کنندگان باشد. منابع دیگری هم – برخلاف انس- این مطلب را درباره او و جریرکه هر دو هم افراد نسبتا معروفی هستند، تایید نمی کنند. به هر حال جای تامل وجود دارد.

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

درباره امیدواران