لباس امام جواد علیه السلام
مطابق آن چه از روایات استفاده مى شود، امام جواد علیه السلام نیز مانند سایر مردم ، از گونه هاى مختلف لباس و پوشاک به مناسبت هاى گوناگون استفاده مى کرده است ، به طور نمونه در حالت عادى پیراهن کتانى و روپوش کتانى و کفش سفید مى پوشید، و عمامه اى به سر مى گذاشت۱؛ ولى این لباسها گاهى به مناسبت هاى مختلف تغییر مى کرد و یا رنگ آنها عوض مى شد، مثلا امام در روز شهادت پدر بزرگوارش امام رضا علیه السلام روپوش سفید بر تن و عمامه اى سیاه بر سر داشت۲، و گاهى اصحاب آن حضرت ، او را مى دیدند که دو پیراهن بر تن و یک لنگ همانند لنگ احرام بر کمر بسته و عمامه اى که داراى دو تحت الحنک ، یکى از جلو و یکى از پشت مى باشد، بر سر گذارده است. ۳
انگشتر موروثى
یکى از خدمتگذاران امام رضا و امام جواد علیها السلام که به طور دائم در خدمت آنها بوده و حتى امام جواد علیه السلام را در سنین کودکى ، در محضر پدرش ، روى گردن خویش سوار نموده و به دور خانه خدا طوافش مى داد، شخصى به نام موفق است .
او مى گوید: روزى در محضر امام جواد علیه السلام بودم ، انگشترى را که در انگشت مبارک داشت به من نشان داده و فرمود: این انگشتر را مى شناسى ؟
گفتم : آرى ، نقش آن را مى شناسم ، اما شکل و صورتش برایم آشنا نیست !
با دقت بیشتر متوجه شدم ، همه ى اجزا ی انگشتر از جنس نقره است و نگین گردى که روى آن جمله ((حسبى الله )) حکّاکى شده ، در قسمت فوقانى آن خودنمایى مى کند.
گفتم : انگشتر کیست ؟ امام جواد علیه السلام فرمودند: انگشتر پدرم امام رضا علیه السلام است !
گفتم : چگونه به دست شما رسیده است ؟ فرمود: چنان که زمان وفات پدرم فرا رسید آن را به من داده و فرمود: فرزندم ! هیچ گاه این انگشتر را از دست خود بیرون نیاور، تا آن را به دست فرزندت و امام پس از خودت ((على )) (امام هادى علیه السلام ) برسانى. ۴
انگشتر سلیمان
حسین فرزند امام کاظم علیه السلام و عموى امام جواد علیه السلام مى گوید: انگشترى نقره اى در انگشت و دست امام جواد علیه السلام دیدم ، گفتم : شخصیتى مانند شما انگشترى این چنین به دست مى کند؟
فرمود: تعجب نکن ، این انگشتر حضرت سلیمان است. ۵
در برخى از روایات ، گونه هاى دیگرى از نقش انگشتر براى امام علیه السلام نقل شده است :
حسین بن خالد روایت مى کند که نقش انگشتر امام علیه السلام ((حسبى الله حافظى )) بوده است ۶ برخى نقش انگشتر امام علیه السلام را مانند نقش انگشتر پدرش ((العزّه لله ))،۷ و برخى ((نعم القادر الله ))۸ ذکر کرده اند.
یکى از زیباییهاى اخلاق اجتماعى ، پذیرش دعوت دیگران است ، امام جواد علیه السلام نیز چنان چه با دعوت دیگران مواجه مى شد و براى وى محذورى ایجاد نمى کرد، مى پذیرفت ؛ روایت شده که روزى معتصم عباسى از امام جواد دعوت نمود تا به مجلس وى برود، ولى ابتدا با ممانعت امام مواجه شد. گفت : من شما را به صرف غذا دعوت نمودم و دوست دارم به منزل من وارد شوید، پاى بر فرش خانه من بگذارید تا بدین وسیله ، زندگى من متبرک شود
مسواک ، حجامت ، خضاب
از جمله خصوصیات همه معصومان و الگوهاى رفتارى بزرگان دین ، توجه به مسایل بهداشتى مى باشد، امام جواد علیه السلام به مساله مسواک کردن دندان ها بسیار اهمیت مى داد.
راوى مى گوید: به محضر امام وارد شدم، و آن را دیدم که در حال نشسته مشغول مسواک کردن دندان هایش مى باشد.۹
در روایت آمده است که امام علیه السلام در زمان مامون ، به دنبال شخصى حجامتگر فرستاد و از او خواست تا بدن وى را آنگونه که او مى گوید حجامت کند، حجامتگر نیز به فرموده ى امام عمل کرد)۱۰ احمد بن عبدوس بن ابراهیم مى گوید: امام جواد علیه السلام را در حال خروج از حمام دیدم که از فرق سر تا پاى وى ، مانند گل به رنگ حنا در آمده که از خضاب کردن وى حکایت مى کرد. ۱۱
غذاها و آداب غذا خوردن
امام جواد علیه السلام نیز مانند سایر انسان ها از نعمت هایى که خداوند براى انسان آفریده است ، استفاده مى نمودند، البته باید توجه داشته باشیم که خوب است آدمى مراقب غذاهاى خود و فرزندانش باشد، مطابق آن که روایت شده امام رضا علیه السلام بسیار مراقب غذا خوردن فرزندش امام جواد بود، و در کودکى موز را از پوستش جدا مى کرد، و مغزش را به او مى خوراند۱۲ و زمانى که به خراسان مسافرت نمود و فرزندش در مدینه بود، براى اصحاب و یارانش نامه مى نوشت و به آنان نسبت به کیفیت تغذیه فرزند خویش ، توصیه هاى لازم را بیان مى فرمود. ۱۳
از جمله آدابى که در زندگى بسیارى از امامان معصوم به چشم مى آید، همراهى و هم نشینى آنان با اصحاب و یارانش مى باشد، على بن مهزیار مى گوید: روزى به همراه امام جواد علیه السلام غذا مى خوردیم ، که پرنده بریانى را براى ما آوردند و ما هم خوردیم ، و امام فرمودند: غذاى مبارکى بود. ۱۴
در نقلى دیگر نیز آمده که امام جواد علیه السلام در میان میوه ها به انگور رازقى بسیار علاقه مند بود. ۱۵
روایت شده است : روزى که امام جواد علیه السلام به مدینه آمد، با گروهى از اصحاب و یارانش هم سفره شده و با آنان غذا مى خورد، پس از غذا دستان مبارکش را که چرب شده بود شست ، سپس پیش از آنکه دستانش را با حوله خشک کند، سر و صورت خود را مسح نمود و این دعا را خواند: ((اللهم اجعلنى ممّن لا یرهق وجهه قتر ولا ذلّه )) ۱۶
یکى از زیباییهاى اخلاق اجتماعى ، پذیرش دعوت دیگران است ، امام جواد علیه السلام نیز چنان چه با دعوت دیگران مواجه مى شد و براى وى محذورى ایجاد نمى کرد، مى پذیرفت ؛ روایت شده که روزى معتصم عباسى از امام جواد دعوت نمود تا به مجلس وى برود، ولى ابتدا با ممانعت امام مواجه شد.
گفت : من شما را به صرف غذا دعوت نمودم و دوست دارم به منزل من وارد شوید، پاى بر فرش خانه من بگذارید تا بدین وسیله ، زندگى من متبرک شود.
اگر چه پر واضح است که این گونه سخن پراکنى خلیفه عباسى حاکى از نقشه هاى شوم وى دارد، نه از قصد قربت وى ، ولى امام علیه السلام چون با اصرار وى مواجه شد پذیرفت و دعوت او را اجابت نمود. ۱۷
۱ .اختصاص مفید: ۱۰۲٫
۲ .اثبات الوصیّه : ۲۱۵٫
۳ .الصاقب فى المناقب : ۵۱۴، ح ۴۴۱٫
۴ .مکارم الاخلاق : ۸۶٫
۵ .سعد السعود: ۲۳۶، س ۱۳٫ بحارالانوار: ۲۶/۲۲۲، ح ۴۸٫ مستدرک الوسائل : ۳/۲۸۴، ح ۳۵۹۶٫
۶٫مکارم الاخلاق : ۸۵٫
۷٫دلایل الامامه : ۳۹۷٫
۸ .فصول المهمّه : ۲۶۶٫
۹ .مهج الدعوات : ۵۲٫
۱۰ .مناقب ابن شهر آشوب : ۴/۳۸۹٫
۱۱ .کافى : ۶/۵۰۹، ح ۴٫ وسایل الشیعه : ۲/۷۳، ح ۱۵۲۲، تهذیب : ۱/۳۷۶، ضمن ح ۱۱۶۱٫ بحارالانوار: ۵۰/۹۵، ح ۸٫ حلیه الابرار: ۴/۶۱۹، ح ۷٫
۱۲ .کافى : ۶/۳۶۰، ح ۳٫
۱۳ .کافى : ۶/۳۰۷، ح ۱۳٫
۱۴ .کافى : ۶/۳۱۲، ح ۵٫
۱۵ .اثبات الوصیه : ۲۲۷٫
۱۶ .محاسن (برقى ): ۲/۴۲۶، ح ۲۳۴٫ بحارالانوار: ۶۳/۳۵۸، ح ۲۷٫ وسایل الشیعه : ۲۴/۳۴۵، ح ۳۰۷۳۷٫
۱۷ .تفسیر عباسى : ۱/۳۱۹، ح ۱۰۹٫
گروه دین و اندیشه تبیان